ساریناسارینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

عاشقانه هایم برای تو

سارينا و روروئكش!!!

به نام خدا اينم از سارينا و روروئك خوشگلش گل زندگي من! چون هنوز كوچولويي و پاهات نميرسه به زمين، چرخ هاي روروئك رو وصل نكردم جلسه تمريني بود و تلاش سارينا براي ديدن TV البته تلويزيون خارج از كادر دوربينه   ...
8 شهريور 1392

جوجو خورخوره!!!

به نام خدا عزيز دل من ، سارينا جون، از اين جوجو ها ميترسه نميدونم چرا؟؟ جوجو كوچولوها رو كه بهش ميديم، با ترس پرتشون ميكنه. وقتي جوجو بزرگه رو مياريم جلوش، گريه ميكنه آخه، فدات بشم الهي از جلوي چشمت دورشون ميكنم عسل من ...
8 شهريور 1392

دست نوشته هاي مامان نسرين

به نام خدا اين دست نوشته هاي مامان نسرين هست تمام كارهاي دخملش رو نوشته تاريخ تولد نوزاد: 2/ بهمن/  1391 محل تولد: تهران  ساعت تولد: 8:32  صبح دوشنبه وزن نوزاد: 3/220 قد نوزاد: 52 سانتي متر 7 روزگي اولين حمام 5 روزگي ناف سارينا افتاد سارينا سه روز مونده بود كه يك ماهش تموم بشه، شروع به خنديدن كرد. از يك ماهگي باهاش حرف ميزديم، گوش ميكرد. از 50روزگي از خودش صدا در مي آورد. ( اَو ـ اَم ) ( وقتي باهاش حرف ميزديم) از 60 روزگي بيشتر حرف ميزد ( آغو، آگو ) امروز 14/ فروردين / 1392 گوش هاي سارينا جون رو سوراخ كرديم. كلي گريه كرد. دل ميزد. 21 / 1/ 1392 بعد از دو ماه ...
3 شهريور 1392