ساریناسارینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

عاشقانه هایم برای تو

هواداران ساریـــــــــــنا

به نام خدا سلام سلام من دوباره اومدم! با چند تا خبر هیجان انگیز! بگم؟! . . . .   سارینا دو تا کار دیگه یاد گرفته وقتی بهش میگیم زبونت کو؟ زبونش رو میاره بیرون فدات بشم سارینا جونم دست هاش رو هم یاد گرفته قلبونش بشم. خب و اما خبر مهم تر "کوزه گر" عزیز دوست مامان نسرین زحمت کشیده و چند تا عکس برای سارینا درست کرده دستش درد نکنه خیلی خیلی ازش تشکر میکنم خیلی قشنگ شده در ضمن سایت "ایده های ناب" هم متعلق ایشونه اینم آدرسش: www.goodideas.ir     ...
13 آذر 1392

بعد از مدت ها....

به نام خدا سلام به تمام دوستان باز هم شرمنده .... خیلی درگیر هستم و وقت نمیکنم به اینجا سر بزنم خب بی معطلی میریم سراغ اخبار جدید 1) سارینا و خواهر گلم امروز مشهد را به مقصد تهران ترک کردند. الان هم تو راه هستند. دلم براشون یه ذره شده. سفرت بی خطر عزیزم 2) تو این مدتی که سارینا اینجا بوده، کارای زیادی یاد گرفته الف) وقتی میگیم "یا حســـــــین" سینه میزنه. قلبون عزیز دلم بشم من ب) وقتی میگیم پاهات کو؟ پاشو میاره بالا. البته گاهی هم با دستاش اشتباه میگیره ج) سومین مروارید سارینا جووونم هم در اومد. مبارکت باشه خانومی 3) از مدرسه که میام، پشت در صدات میزنم اینقدر برام ذوق میکنی که نگو یه روزم که داشتم میرفتم مدرسه ...
6 آذر 1392

عید سعید غدیر مبارک ...

به نام خدا  دل همه پر است از آرزو آرزوهایی زیبا....... روشن....... شیرین...... و من در تمنای رسیدن به آرزوهایم  و تو ..... اگر امشب بر لبت لبخندی جاری شد اگر طلوع فردا سرخوش و شادمان بودی مرا هم دعا کن مرا هم دعا کن که بس محتاجم.... بس محتاجم به دعای خیرت.....   التماس دعا خاله جون   ...
1 آبان 1392

با عرض پوزش فراوان ....

به نام خدا سلام به همه دوستان خوبم مامان ها و خاله های عزیز نی نی وبلاگی و یه سلام مخصوص به سارینای گلم خیلی خیلی ببخشید که مدت زیادی نبودم درگیر درس و مدرسه هستم امروز هم بعد از پشت سر گذاشتن یک هفته سنگین در خدمتتون هستم از سارینای عزیزم عذر میخوام که نتونستم وبش رو به روز کنم و ممنون از تمام دوستانی که ما رو با نظرات خوبشون تنها نذاشتند خب، میریم سر اصل مطلب: اول از همه اینکه سارینا جونم و خواهر عزیزتر از جانم و داداشی گلم هفته پیش اومدند مشهد وای که چقدر ذوق کردم سارینا کلی بزرگ شده دلم براشون یه ذره شده بود الان هم مادر و دختر کنار هم لالا کردند (البته دایی...
1 آبان 1392

تولد بابايي

سلام دخمل نازم ع‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژيژم ديشب تولد بابايي بود. من و شما،(عسلي مامان) ، بابايي رو حسابي غافل گير كرديم. بابايي هم كه اصلا فكرش رو نمي كرد كه ما تولدش يادمونه حسابي غافل گير شد حالا از تولد واست بگم : وقتي شمع ها رو روشن كردم جيگري مامان از شمع ها ترسيدي و گريه كردي و توي همه ي عكسا داري گريه ميكني اميدوارم تا زمان تولد خودت ديگه نترسي گلم. ...
1 مهر 1392

باز آمد بوی ماه مهر......

به نام خدا سلام سلام خب، این روزا حال و هوا، حال و هوای مدرسه ست اگر چه تابستون خیلی خیلی زود تموم شد، ولی خب، مدرسه هم خوبی های خاص خودش رو داره تمام اون استرس ها، خندیدن های وسط کلاس، تیکه پروندن ها، شادی های با دوستان، اضطراب امتحان و .....  خاص هستند. میدونم با این پست خیلی خاله ها و مامان های مهربون نی نی وبلاگی به گذشته هاشون سفر می کنند و میگن: هی، یادش بخیر. دوران دبیرستان .... هی .... ولی من دوست دارم هر چه سریع تر زمان بگذره و منم بگم: هی، یادش بخیر ، دوران مدرسه .... اگه من وزیر آموزش و پرورش بودم شش ماه تعطیلات و شش ماه مدرسه و درس و تحصیل آخه انصافه 9 ماه بری مدرسه و فقط، فقط 3 م...
28 شهريور 1392

سارینا اینجا، سارینا اونجا، سارینا همه جــــــا !!

به نام خدا سلام به عسلی خاله خوبی عزیز همیشگی دلم؟! دلم برات یه ذره شده. میدونستی چقدر دوست داشتنی هستی و حسابی تو دل همه جا داری؟! میگی چرا؟! الان بهت میگم مدتی پیش دایی جون محمد چندتا از عکس هات رو در سایز 6cm X 6.5 cm چاپ کرد و ما هم عکس هات رو تو کیف پول هامون گذاشتیم. خب، اول با بابایی عزیز شروع میکنم. عکس شما در کیف پول بابایی : عکس های شما در کیف پول مامانی : و عکس شما در کیف پول دایی جون مهدی : عکس شما در کیف پول من و دایی جون محمد : یه عکس فوق العاده خوشگل که من شما رو بغل کردم و خیلی ناز به دوربین نگاه میکنی و بک گراند گوشی بابا...
28 شهريور 1392

میلاد امام رضا (ع) مبارک

به نام خدا سلام به سارینای عزیزم و سلام به خواهر جون گلم " مامان نسرین" و سلام به شوهر خواهرمان "بابا علــی" و سلام به داداشی عزیزم "دایی جون محمد" و سلام به همه ی دوستان نی نی وبلاگی و سلام  به خوانندگان وبلاگ ساریـــــــنا عید همگی تون مبارک امیدوارم بهترین خواسته هاتون رو از خدا بگیرید. ما رو هم دعا کنید. سارینای عزیز تر از جانم، جات خالی، دیروز با دوستم "آسنا جان" رفتیم حرم. حرم غلغله بود. شلوغ شلوغ. اصلا جای نشستن نبود. این همه عاشق امام رضا(ع) از سر تاسر ایران یا حتی جهان به این تکه از بهشت اومده بودند. برای همه دعا کردم. ان شاءالله حاجت های همه برآورده...
27 شهريور 1392

سارينا به شمال مي رود

به نام خدا سلام عزيزم... سلام ماماني... چند روز پيش يعني شهريور ماه 92 دسته جمعي رفتيم شمال خيلي خوش گذشت براي اولين بار كه دريا رو ديدي تعجب كردي ولي بعدش خنديدي براي اولين بارم كه گذاشتمت تو آب گريه كردي ولي بعدش خنديدي اينم چند تا از عكس هايي كه تو شمال گرفتيم     شخصیت جدید این عکس ها = دختر عمه سارینا ...
25 شهريور 1392

سارینا می خیزد!

به نام خدا 18 / 6 / 1392 = سارینا برای اولین بار سینه خیز کرد! دخمل ناز من بالاخره یاد گرفت که سینه خیز کنه! از این لحظه ی طلایی هم فیلم گرفتیم و برای خاله جون ایمیل کردیم. کلی شاد شدند و خندیدند. آخه خیلی بامزه سینه خیز میکنی عجیجم ...
20 شهريور 1392