با عرض پوزش فراوان ....
به نام خدا
سلام به همه دوستان خوبم
مامان ها و خاله های عزیز نی نی وبلاگی
و
یه سلام مخصوص به سارینای گلم
خیلی خیلی ببخشید که مدت زیادی نبودم
درگیر درس و مدرسه هستم
امروز هم بعد از پشت سر گذاشتن یک هفته سنگین در خدمتتون هستم
از سارینای عزیزم عذر میخوام که نتونستم وبش رو به روز کنم
و ممنون از تمام دوستانی که ما رو با نظرات خوبشون تنها نذاشتند
خب، میریم سر اصل مطلب:
اول از همه اینکه سارینا جونم و خواهر عزیزتر از جانم و داداشی گلم هفته پیش اومدند مشهد
وای که چقدر ذوق کردم
سارینا کلی بزرگ شده
دلم براشون یه ذره شده بود
الان هم مادر و دختر کنار هم لالا کردند
(البته دایی جون محمد بعد از سه روز رفت)
کارهای جدید سارینا:
1. سارینا گلی یاد گرفته که دست بزنه
2. دیشب یاد گرفت که "بای بای" کنه
3.وقتی کسی لباس بیرون پوشیده باهاش میره ددر
4.دایی جون مهدی بهش یاد داده که نی نای نی نای کنه
5. علاقه ی زیادی به کتاب و دفتر داره. خصوصا کتاب های من!
6. به راحتی سینه خیز میکنه و مدتی روی زانوهاش به حالت جهار دست و پا کردن می ایسته
و
بخش تصویری این پست:
سارینا و دایی جون محمد در قطار ( تهران ـ مشهد )
و باز هم ساریــــنا و دایی جون محمد:
ساریـــنا و خرید:
یک عکس بسیار هنری (اگه گفتین عکاسش کیه؟! خب معلومه. دایی جون محمد!):
بابا علـــــی و سارینا:
کنجکاوی و شیطونی های سارینا:
بدون شرح: