مامان نسرین وارد می شود....
به نام خدا
سلام سلام
اول از همه سلام به دخمل ناز خودم
بعد سلام به خواهر جون خودم که یه دنیا ازش ممنونم. با اینکه ازم دوره ولی همش به فکر من و سارینا س. خیلی برای وب سارینا زحمت میکشه. با اینکه خودش دو تا وب دیگه هم داره و سرش شلوغه.
اگه خواهرجونم نبود، سارینا هم تو جشنواره نی نی شکمو شرکت نمیکرد.
از همینجا بهش این عید عزیز رو تبریک میگم و امیدوارم به همه آرزوهاش برسه. ان شاءالله.
و سومین سلامم هم به همه دوستان نی نی وبلاگیم و یک سلام ویژه هم به اونایی که به سارینا رای دادن.
خب، سرتون رو درد نیارم.
من سرم یه خورده شلوغه. برای همین دیر به دیر به اینجا میام. الان هم اومدم تا از کارهای دخترم تو این مدت بگم.
خب مامانی، آماده ای؟؟
جیگر مامان، دومین دندونش هم در اومد. فدات بشم مامانی که دو تا مروارید کوچولو داری.
مبارکت باشه خانومی
دیگه اینکه، انگشتای دست و پاهات رو کشف کردی! هی اونا رو خم میکنی و تعجب میکنی!
آخ فدات بشم
وقتی یه چیزی رو به سمت دهنت میبری و من میگم: مامانی، بده، نکن تو دهنت
و ازت میگرمش، لبت پایینی تو میدی پایین و نق نق میکنی
وقتی دوباره بهت میدمش،آروم میشی
قربون اون سیاستت بشم عزیزم
وقتی میبرمت حموم و تو رو تو وان کوچولوی خودت میذارمت، با دستت به آب میزنی، بعد وقتی آب می پاشه به صورتت، میترسی
ای جووووونم
و از همه مهمتر
اولین شیطنت زندگیتو انجام دادی
بغل من بودی و باهم تو آشپزخونه، پارچ آب هم روی کابینت بود که شما با اون دستای خوشگلت زدی به پارچ و پارچ افتاد روی زمین و....
شـــــــــکـــــــــــــســــــــــــتـــــــــــــــــ
فدای سرت عجیحم
راستی، تمام اینا رو دیشب تلفتی برای خاله جون گفتم.
نمی دونی چقدر ذوق کرد
دلم برای خاله جون تنگ شده
اینم یه عکس که همه میگن تو این عکس، کپی من شدی:
و گوگولی من بعد از شیر خوردن:
آخی
اون قطره های شیر رو نگاه