من با نخستین نگاه تو آغاز شدم ...
به نام خدا
این پست ویرایش شد
سلام سلام
خوبین؟ خوشین؟!
چه خبرا؟! هوا چطوره؟!
خب خاله جون دوباره اومده با کلی خبر جدید از سارینا
اول از همه از تبریک ها و تسلیت! شروع میکنم
ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر رو به همه تبریک میگم!
اول به ساریـــنا گلی بعدشم به خودم! (بعله اینجوریاس!)
چه خجسته روزی ست روز دختر!
اصن یه روز کمه باید هفته گرامیداشت مقام دختر باشه!
خصوصا که روز پسر نداریم!
پرچم دخترا بالاست!!
و دوم
1 شهریور تولد دایی جون مهدی بود که به دلایلی نامعلوم! نشد اون موقع تبریک بگم
دایی جون مهدی 27 امین بهار زندگیت مبارک!
سوم
اینکه آغاز شهریور ماه رو به تمامی دانش آموزان و دانشجویان عزیز و زحمت کش تسلیت میگم
به قول یکی از دوستام شهریور مثل تیر میاد و میره و بازهم مهر و مدرسه و ....
دیگه ادامه نمیدم
میدونم سخته! ســــــــخت
بگذریم بریم سراغ اصل مطلب
( نه اشتباه نکنید! اینجا مجلس خواستگاری نیس! وبلاگ سارینا ست. از دست این فیلما. اینقد که این جمله رو تو مجالس خواستگاری گفتند ذهن مردم نا خودآگاه میره اون سمت!)
ساریـــــنا خانوم گل و گلاب چهارشنبه اومدند مشهد
و چشمان ما به جمال ایشون منور گردید!
اما کارهای جدید ساریــــنا بانــــــو :
1. منو اصلا یادش نرفته! عکس منم که میبینه میگه: آله! تازه اسمم رو هم نصفه نیمه میگه!
( دوستانی که اسم منو میدونن، دو حرف اولش رو بردارین، برداشتین؟! خب سارینا به جای اسمم اونو میگه!
سایر دوستان نی نی وبلاگی هم اعتراض نکنن اسم خاله جون Secret است!)
2. دایره لغات سارینا:
هلو : هلو
هندونه: هِنو
پاشو ،بلند شو : پا !
بشین : لا !
زن دایی : زن دا !
شتر : اوتر !
نمک : ننک !
قم : گم !
آب پرتقال : آب پَ !
لب تاپ : لب تَ !
دوغ : دوغ
گوجه : جُجِ !
دستگاه دراز و نشست و هر وسیله ورزشی دیگه : تن تا !
از دست این تبلیغات تلویزیون! بس که پخش میکنن بچه یا تن تاک یاد میگیره یا خرد کن پلین!
گربه : مَو (میخاد بگه میو نمیتونه بگه!)
3. بنده تازگیا ارتودنسی کردم! سارینا هم برای اولین بار بود که می دید
حالا به دندونام اشاره میکنه و میخنده!
تازه به مامانش هم میگه که دندونای خاله رو ببین!
4. با بابا علی رفته بود دم در و هی زنگ میزد
آیفون رو برداشتم میگم کیه؟!
سارینا هم میگه: آنا !
نمیتونه اسمش رو کامل بگه میگه آنا !
یاد یه جوک افتادم میگم شما هم شاد بشین!
" نمیدونم ملت چرا میگن با آیفون مون میریم تو اینترنت! ما که دکمه آیفون رو میزنیم در باز میشه! "
5. وقتی هم میگم بیا منو بوس کن میاد بوسم میکنه!
دایی جون محمد و مامان و باباش رو هم بوس میکنه ولی برای بقیه فقط بوس میفرسته!
( بعله! الکی که نیس!)
6. مهر بر میداره دستاش رو میبره بالا (حالت نیت) میگه: الا ! (الله)
قلبون حاج خانوم برم من!
دیروز زدیم به دامان کوه و دشت و طبیعت
ارتکند یا همون بهشت گمشده منطقه ای ییلاقی در کلات
اینو برای دوستانی می نویسم که نمیدونن کلات کجاست
"کلات وسعتی در حدود۳٬۵۱۸ کیلومتر مربع دارد که از شرق و شمال به کشور ترکمنستان، از غرب به شهرستانهای مشهد و چناران و از جنوب به سرخس محدود شده است. کلات در میان رشته کوه هزار مسجد قرار گرفته و این رشته کوه از جانب جنوب غربی حائلی طبیعی است که این شهر را از مشهد و چناران جدا ساخته است. آب و هوای کلات معتدل کوهستانی است و ارتفاع آن از سطح دریا بالغ بر ۲۱۰۰ متر می باشد. "
سارینا: بابایی، منو نندازی تو آب!
سارینا: آی خیس شدم! آی خیس شدم
سارینا: دایی جون، دقیقا به چی میخندی؟!
دوباره یاد یه جوک افتادم میگم براتون که دوباره هم شاد بشین
" شاید یه روز بفهمم تو عکس های دسته جمعی ملت به چی میخندن اما نمیدونم تو عکس های تکی واسه کی جدی میشن!"
لازم به ذکر است ارتکند چندین آبشار داره که ما فقط یکی شو رفتیم!
بعد از آبشار یه غار بود
سارینا : اوووه! عجب ارتفاعی!
گردش خوبی بود فقط بعدش خیلی خسته شدیم!
آخه کلی راه رفتیم!
هنوزم پام (پای سمت راست!) درد میکنه
سارینا حاضر و آماده که داره میره مولودی!
سارینا: خاله جون پا پا هام (کفش هام) رو دیدی؟!
سارینا: بابایی گل! گل!
بابا به من توجه کن!
چند تا عکس بعدی یه خورده قدیمیه!
مال دوران طفولیت سارینا س!
سارینا : دالــــی!
زیارت قبول حاج خانوم!
سارینا: روزانه 20 دقیقه تفکر برای سلامت روح و روان ضروری است!
دکتر سارینا !
(سارینا: پیش خودمون بمونه یواشکی پزشکی خوندم چون خاله جونم معتقده من باید مهندسی بخونم!)
عاشق این عکستم!
سارینا : یادتونه گفتم یواشکی پزشکی خوندم؟!
خاله جونم فهمید و مجبورم کرد دوباره کنکور بدم و ماهم مهندسی قبول شدیم!
اینجا هم یکی از کارگرهام مریض شده نیومده منم به جاش دارم کارش رو انجام میدم
پروژه رو باید سر وقت تحویل بدم!
بعله من مهندس خوش قولی هستم!
از کودکی تا الان!
رانندگی سارینا
من و دختر راننده م!
پایان این پست با انجمن نی نی داران!
متشکل از بابا علی و دوستان و همکاران بابا علی!
سر دسته نی نی ها هم سارینا س!
نی نی ها رو نگاه!
همه هنگ کردن!
تقدیم به سارینــــا گـــــلم :
یه دیوارم اما پر از پنجره
یه خورشیدم اما زمستونی ــَم
به آزادی از نوع ِ من دل نبند
خودم تو هوای ِ تو زندونی ــَم
خودم عاشق و بیقرارت شدم
«دیوار ـ آلبوم ربات ـ علی لهراسبی»