سال نو و کارهای جدید ساریــــنا خانوم
به نام خدا
سلام به همه دوستان وبلاگی ساریـــنا
عیدتون مبارک!
ان شاءالله سال پر خیر و برکتی داشته باشیم همگی!
ان شاءالله!
خب میریم سراغ اتفاقات این مدت
1. سارینا خانوم صحبت میکنه! کلی هم کلمه جدید یاد گرفته
تلفن، آیفون = الو، ایو
بابا=بابا (البته با تشدید!)
دایی=بابا!
مامان= ماما (با تشدید!)
آقا= آگا
گل= گل
باز (برای مثال در یه چیو باز کن) = با
بالا=لا
اسباب بازی= ابا
تاب= ابا
عروسک= الا
کلاه = کُ
انگشتر:انگا
گردنبند: دَن دَن
سلام: اَلام
مو و بینی و لب و گوش و پا و لباس رو هم یاد داره و نشون میده
2. هرچی بهش میگم بگو خاله، میگه بابا!
3. وقتی میفته زمین میزنه به زمین میگه اتَ اتَ!
4.مامان نسرین و بابا علی و دایی جون محمد رو که بی مقدمه بوس میکنه، حالا ما خودمون رو یه ساعت بکشیم مارو هم بوس میکنه!
5. حسابی شیطون شده همه چیو میریزه بهم!
6.یه روز دایی جون داشت نماز میخوند، سارینا نشست جلوش، نمازش که تموم شد، سارینا دایی جون محمد رو بوس کرد! قربونت بشم دخمل رمانتیک!
7. سال تحویل هم خواب بوده! یک سال خوابیده!
8. پاشو میندازه رو هم بعد مامان نسرین میگه اوه اوه، وقتی یادش میره خود سارینا میگه اوه اوه!
اینجا هم خونه دایی جون مهدی هستش!
راستی شما 7 فروردین اومدین مشهد، امروز هم رفته بودیم طرقبه ـ جاغرق ( منطقه ای ییلاقی در غرب مشهد)
در راه تهران ـ مشهد