پنجشنبه و جمعه و یه گردش حسابی
به نام خدا ( این پست ویرایش شد)
این عکس ها مربوط میشه به حدود 15 روز پیش.
همون موقعی که مامانی و خاله جون تهران بودن.
اینجا تنگه واشی هس. اینم از سارینا عزیزم و دایی جون محمد
اینجا هم داشتیم آماده میشدیم تا بریم آبشار.
و اینم از آبشار
اینجا داخل یه کوه هستش. آبش به شدت سرده.
این هم یه کتیبه س که تو دل کوه کنده کاری شده
روز بعد
اینجا جاده تهران ـ قم هست و توقف برای صرف صبحانه
عزیز همیشگی دلم، عاشق نون هستی
ساریــــنا : کی روسری منو اینطوری کرده؟
پاسخ : بــــــــــــاد
قم. حرم مطهر حضرت معصومه (س)
آفتاب خیلی سوزان بود. طوری که نمیتونستی چشماتو به راحتی باز کنی
در ضمن این اولین باره که به حرم حضرت معصومه (س) مشرف شدی.
التماس دعا خانومی
و هجوم به دوربین
و مسجد جمکران
چه حس غریبی داری در این تکه از بهشت!
خاله جون که عاشق اینجاست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی