ساریناسارینا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

عاشقانه هایم برای تو

سارینا با تو سخن می گوید!....

1393/2/27 22:54
نویسنده : مامان نسرین
1,291 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

سلام به همه  نی نی وبلاگی های خوب و عزیز

طبق معمول سرم حسابی شلوغ بود و نتونستم وبلاگ سارینا رو آپ کنم

اول از همه روز پدر رو به همه پدرهای عزیز، به خصوص بابای گلم و بابا علی مهربون تبریک میگممحبت

خدایـــا !!!

به بزرگیـــــت قســـم ...

تو عکس های دست جمعی ...

جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار ...

آمیـــــن

دخـتــَــر کـه بــاشی

میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه

دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ

آغــوش گــَرم پـــِدرتـه

دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی

کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و

دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی

دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه

هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی

چه بـاشه چـه نبــاشه

قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته

دوم اینکه ایام امتحانات بر همه دانش آموزان و دانشجویان تسلیت!غمگین

بد دردیه! می فهمم! گریه

سارینا گلی دوشنبه 22 اردیبهشت تشریف آوردن شهر بهشت!

کلی کارهای جدید یاد گرفته

1. به من میگه: آله! قلبونش بلمبوس

2.به دایی جون محمد میگه: حمَ!خندونک

3.مامان و بابا رو به راحتی میگه

4.بالا: لَ

5.گوش و مو و لپ و چشم و سایر اعضای صورت رو یاد داره

6. وقتی میگیم بریم ددر، میره سر کمدش و لباس هاش رو میاره!چشمک

7. وقتی مهر میبینه، میگه اَلا. (ینی الله)فرشته

8. وقتی حشمت فردوس تو فیلم ستایش میگه: بیبین! سارینا هم دستاش رو همون حالت میگیره و میگه   بِ بِ!خندونک

9. کفش تن تاک رو هم میگه: تن تَزیبا

10. من یه سبد استوانه ای شکل دارم که توش کاغذ کادو و کاغذ رنگی گذاشتم. سارینا هم میره سراغشون و چند لحظه بعد کاغذ ها خودشون رو به اتاق تحویل دادند!

11. روی ما هم اسلحه میکشه! و میگه کُ کُ (ینی کیو کیو)عینک

 

سارینا در هتل پارمیدای مشهد


سارینا: وای! چه ماهی های بزرگیتعجب

سارینا: خستم! می فهمی؟! خستهدلخور

سارینا در نمایشگاه بین المللی کتاب

سارینا و ماجراهای پارک نهج البلاغه

سارینا: وای! خسته شدم! چقدر راه میرین. بذارین یکم استراحت کنمخسته

سارینا: بذار ببینم اینجا چه خبره؟!

سارینا: وای خدای من! چی همه گل!!!

سارینا: بچه ها! یادتون باشه هیچ وقت گل ها رو نکنید!زیبا

سارینا: ولی من گل ها رو میکَنم! چون من ساریــــــنا هستم! بعله!خندونک

سارینا: و چون من قدرتمند هستم سوار نی نی میشم! PROBLEM?!خندونک

سارینا: دایی ولم کن! میخوام خودمو به جریان آب بسپارم!

بعله! ادبیاتم هم خوفه!

سارینا: چه آب خنک و گواراییست!

سارینا هستم. دارای لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران!زبان

سارینا و باغ پرندگان

سارینا: طاووس که میگن اینه؟! من که از این خوشگلترم!خندونک

دایی جون محمد و عمو مجتبی (دوست بابا علی) و زینب کوچولو

بابا علی ِ خسته از روزگار!

سارینا و پارک پرواز

سارینا: خاله جون کجایی ببینی که تو افق محو شدم؟!خندونک

سارینا: ولم کنید! بذارین پرواز کنم!

و هنر نمایی خاله جون در روز پدرخندونک

و  گردش امروز

پسندها (2)

نظرات (2)

samin
27 اردیبهشت 93 23:24
سلام دخمل خیلی نازی دارین خدا حفظش کنه. به سایت ما هم تشریف بیارید. در صورت تمایل ما رو هم به پیوند ها اضافه کنید.
مامان نسرین
پاسخ
سلام ممنون.نظر لطفتونه. لینک شدید
آسنا
7 خرداد 93 11:35
سلام خاله جون خوبی؟ عکسای ناز وقشنگی بود سارینا هر روز ناز تر میشه
مامان نسرین
پاسخ
سلام به دوست خوب خاله جون! مرسی عزیزم ان شاءالله یه روز وبلاگ خواهر زاده ت رو لایک کنم!